تاکید نخستوزیر عراق بر ضرورت تقویت نقش اتحادیه عرب در تحقق همافزایی اقتصادی
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۶۹۵۰۰
نخست وزیر عراق با انتشار مقالهای در آستانه برگزاری نشست سران اتحادیه عرب بر ضرورت همافزایی اقتصادی میان کشورهای عربی تأکید کرد.
به گزارش ایسنا، به نقل از میدل ایست نیوز، نخست وزیر عراق با انتشار مقالهای در روزنامه «الشرق الاوسط» در آستانه برگزاری نشست سران اتحادیه عرب در جده در روز جمعه آینده، بر ضرورت همافزایی اقتصادی میان کشورهای عربی تأکید کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«محمد شیاع السودانی» نخستوزیر عراق، در این مقاله تأکید کرد که با وجود همه امیدها به موفقیت این نشست، همچنان نگرانیهای جدی در برابر حوادث سودان وجود دارد.
او گفت که اتحادیه عرب امروز نیازمند راهبردی یکپارچه برای نزدیک کردن دیدگاههای کشورهای عربی و کاهش اختلافات و ارمغان آوردن صلح در میان ملتهای عرب است.
السودانی تأکید کرد که عراق به نقش پیشگام خود در نزدیک کردن کشورهای عربی به یکدیگر و کاهش اختلافات منطقهای ادامه میدهد و با تحمل و درنگ توانست مقدمات امضای توافق تاریخی میان ایران و عربستان را فراهم کند.
وی افزود که عراق از اصلیترین مدافعان بازگشت سوریه به اتحادیه عرب بود و تلاشها و مذاکرات عراق تأثیر ملموس در تحقق این هدف داشت.
السودانی بر ضرورت همافزایی اقتصادی میان کشورهای عربی تأکید کرد و نوشت که با همین رویکرد پروژه عظیم و راهبردی «جاده توسعه» برای اتصال بندر فاو به اروپا از طریق ترکیه تعریف شده است و در این راستا عراق در اواخر ماه جاری میلادی میزبان نشست وزرای راه کشورهای شورای همکاری و ایران و ترکیه و سوریه و اردن برای بررسی این پروژه راهبردی خواهد بود.
وی همچنین با اشاره به قرارداد عراق با کنسرسیوم توتال و قطر افزود که این قرارداد به میلیاردها دلار خسارت گازی عراق پایان میدهد و تأثیر جدی بر بهبود محیط زیست در کشور خواهد داشت و تأکید کرد که قراردادهای مهمی نیز با شرکتهای اماراتی در بخشهای نفت و گاز بسته شده است.
السودانی پروژههای اتصال برق عراق به عربستان و اردن و امضای پروتکل امنیتی نظارت بر مرزها و مبادله اطلاعات با عربستان و نیز دیدارهای متقابل با مقامات اماراتی و کویتی برای افزایش مبادلات تجاری را از دیگر اقدامات دولتش برای تقویت همافزایی اقتصادی با کشورهای عربی دانست.
او همچنین به تقویت روابط عراق با مصر و مراکش و از سرگیری فعالیت سفارت مراکش در بغداد و مبادله تجارب در عرصههای مبارزه با افراطگرایی و همکاری در بخشهای اقتصادی و کشاورزی و بانکی را از اقدامات مهم دولتش دانست.
السودانی همچنین فلسطین را کانون سیاست خارجی عراق خواند و تأکید کرد که موضع ثابت و اصولی عراق حمایت از حق مشروع و عادلانه ملت فلسطین است و عراق از تلاشهای فلسطینیان برای تشکیل کشور مستقل با پایتختی قدس حمایت میکند.
وی این روابط سیاسی و اقتصادی و ورزشی با کشورهای عربی را نشاندهنده تمایل صادقانه عراق برای تقویت روابط با برادران عرب به منظور تحقق رفاه و صلح برای همه کشورهای عربی دانست و بر نقش مهم اتحادیه عرب در این باره تأکید کرد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: اتحاديه عرب محمد شیاع السودانی حمله روسيه به اوكراين روسيه رژيم صهيونيستي چین انتخابات ترکیه آمريكا عراق بازگشت سوریه به اتحادیه عرب حمله روسيه به اوكراين روسيه رژيم صهيونيستي چین هم افزایی اقتصادی نخست وزیر عراق کشورهای عربی اتحادیه عرب بر ضرورت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۶۹۵۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده تصمیم رئیس جمهور چین برای ملاقات با وزیر خارجه آمریکا / توسعه و تقویت اقتصادی، راهکار چین برای مقابله با تحریکات آمریکا / چین بر جذب سرمایه گذاری خصوصی از آمریکا متمرکز است
به گزارش جماران، ایان آرتور برمر (متولد 12 نوامبر 1969) دانشمند علوم سیاسی، نویسنده و کارآفرین آمریکایی است که بر ریسک سیاسی جهانی متمرکز است. او بنیانگذار و رئیس گروه اوراسیا، یک شرکت مشاوره و تحقیقات ریسک سیاسی است . برمر 11 کتاب در مورد مسائل جهانی منتشر کرده است. او در تازه ترین نوشتار به بررسی رابطه ایالات متحده و چین به بهانه سفر اخیر وزیر خارجه ایالات متحده به این کشور پرداخته و می نویسد:
آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا به تازگی از چین ( پکن و شانگهای) بازگشته است. رابطه این دو کشور در حال حاضر در چه وضعیتی است؟ مدیریت تنش بهتر و پایدارتر از آنچه در مدت زمان طولانی پیش از آن دیده ایم، ادامه دارد. البته با توجه به تعداد مسائلی که ما بین این دو کشور اصطکاک ایجاد کرده، مشخص نیست که لزوماً چنین وضعیتی ادامه پیدا خواهد کرد یا خیر؟
درست در طول دو هفته گذشته، رئیس جمهور آمریکا، تعرفه های جدیدی بر فولاد چین وضع و تحقیقات جدیدی را در مورد کشتی سازی چین آغاز کرده است. مخالفت های کنگره ایالات متحده با تیک تاک ادامه دارد. شما خبر 2 میلیارد دلار کمک نظامی اضافی برای تایوان از جانب ایالات متحده را شنیده اید. انتقادات زیادی از سوی آمریکاییها در مورد حمایت مداوم چین از روسیه در جنگ اوکراین با ارائه فنآوریهای با استفاده دوگانه به گوش رسیده است.با توجه به همه این اختلاف ها آیا رابطه به سمت تقابل بیشتر حرکت خواهدکرد؟ پاسخ واقعا مشخص نیست. وزیر امور خارجه چین گفت که آمریکایی ها باید بین داشتن یک رابطه محدود و یک رابطه مشارکتی یکی را انتخاب کنند و مطمئناً آمریکایی ها ترجیح می دهند هر دو طرف را داشته باشند. آنها می خواهند در زمینه هایی که برای آمریکایی ها مناسب است، مشارکت داشته باشند و در مناطقی که برای آمریکایی ها مناسب است، چین و قدرت این کشور را مهار کنند.
آمریکاییها بیش از سایر کشورها می توانند چنین سیاست دوگانه ای را پیش ببرند زیرا ایالات متحده قدرتمندترین کشور جهان است و در نهایت چینیها بیشتر از آمریکاییها به چین نیاز دارند. با این حال، وابستگی متقابل زیادی میان واشنگتن و پکن وجود دارد و چین هم از توانایی پاسخگویی به سیاست های آمریکا برخوردار است. اما سوال اینجاست که چین تا چه اندازه وارد این بازی تلافی کردن شده است؟ واقعیت این است که پکن عکس العمل مستقیم کمی از خود نشان داده است.
درست است که وزارت خارجه چین اعلام کرد که اگر حمایت تکمیلی از تایوان که خط قرمز چینی هاست امضا شود، اقدامات قاطعانه ای صورت خواهد گرفت و من گمان می کنم که به این معنی است که ما شاهد تحریم های بیشتری از سوی چین علیه پیمانکاران دفاعی ایالات متحده خواهیم بود اما این تا حد زیادی نمادین است. به نوعی مصداق اینکه زدی ضربتی ، ضربه ای نوش کن.
اما در مقابل همه سیاستهای دیگری که آمریکاییها به تازگی علیه چین اعمال کردهاند، ما شاهد تمرکز چینیها بر مقاومتر کردن کشور و اقتصادشان در برابر تلاشهای آمریکا برای مهار آن بودهایم، اما نه ضربه زدن مستقیم به آمریکایی ها. در واقع وضعیت چینی ها کاملا پایدار به نظر می رسد.
دیدیم که شی جین پینگ ، رئیس جمهور چین همچنان مستقیماً با وزیر امور خارجه آمریکا آنتونی بلینکن ملاقات کرد، دیداری که حذف آن برای دولت چین بسیار آسان بود و از سوی دیگر از نظر تاریخی در شرایط پرتنش رابطه چنین دیداری مرسوم هم نیست اما آنها ترجیح دادند که این دیدار انجام شود.
وزیر خارجه آمریکا به یک فروشگاه موسیقی رفت و می دانیم که او هم به خوبی گیتار می نوازد و هم به موسیقی علاقه مند است. پوشش رسانه های دولتی چین از آن سفر بسیار انسانی، دوستانه و بی تکلف بود. در حقیقت برای چینی ها کاری ندارد که دکمه رفتار متقابل را فشار دهند تا نشان بدهند که از این وضعیت راضی نیستند اما این انتخاب آنها در جریان سفر بلینکن نبود. ما شاهد یک رفتار فوق العاده از سوی دولت چین بودیم و این بسیار مهم است.
با گفتن همه اینها، باز هم باید بگوییم که مدیریت رابطه با چین چالش برانگیزتر می شود زیرا در ایالات متحده، چه دموکرات یا جمهوری خواه، یکی از معدود مواردی که در سیاست خارجی می توانید روی آن توافق کنید این است که حواستان باید به چینی ها باشد. بنابراین فقط بایدن نمی تواند درباره سیاست واشنگتن در قبال پکن تصمیم بگیرد بلکه کنگره هم نقش خود را دارد.
در مورد رسانه های آمریکایی نیز وضع به همین منوال است و هرکدام ساز خود را درباره این رابطه می زنند و این در حالی است که در چین اگر رئیس جمهور اراده کند همه رسانه ها یک خط را دنبال خواهند کرد. در حال حاضر، تعداد زیادی از شرکت ها و بانک های آمریکایی وجود دارند که مدیران عامل خود را برای سفر به چین می فرستند. تعامل میان مردم دو کشور بسیار زیاد است و این چیزی که مقامات چینی به شدت روی آن متمرکز هستند.
ارتباطات و همکاری های بسیار بیشتری در مورد مواردی مانند آب و هوا و برخی مسائل دیگر میان دو کشور وجود دارد. همچنین در بالاترین سطح ایالات متحده تمایل زیادی برای ارائه اطلاعات بیشتر به چین وجود دارد آنهم در شرایطی که وضعیت جاری در خاورمیانه را می بینیم و چین هم مایل به برقراری آتش بس در غزه است و البته این تمایل میان پکن و واشنگتن در این مقطع مشترک محسوب می شود.
چینی ها دیپلمات های سطح بالا و توانایی زیادی برای جمع آوری اطلاعات که آمریکایی ها دارند، ندارند و به همین دلیل زمانی که مقام های سطح بالای آمریکایی با همتاهای چینی خود درباره خاورمیانه صحبت می کنند چینی ها به یادداشت برداری مشغول شده و البته از این روند راضی و قدردان هم هستند.
بنابراین به طور کلی، من همچنان شاهد تعاملات سطح بالا میان دو کشور هستم که بسیار سازنده است اما همزمان شما در مقابل رابطه ای قرار می گیرید که هیچ اعتمادی در آن وجود ندارد و خط اصلی درگیری در آن به روشهای مختلف و در مکانهای مختلف در سراسر جهان ظاهر میشود. با گذشت زمان، حفظ این سطح پایدار در روابط ایالات متحده و چین دشوارتر خواهد شد. اما در حال حاضر، من فکر می کنم که ما احتمالاً به این روند حداقل تا زمان انتخابات در نوامبر ادامه خواهیم داد.